به گزارش نماینده به نقل از فارس، حمید رسایی نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی طی یادداشتی در صفحه شخصی خود نسبت به اظهارات اخیر علی یونسی دستیار ویژه رئیسجمهور در «امور اقوام و اقلیتهای مذهبی» واکنش نشان داد.
متن این یادداشت به شرح ذیل است:
یک پیشنهاد کم هزینه به رئیسجمهور محترم
آقای روحانی! برای خاموش کردن فتنه در منطقه، یونسی را برکنار کنید
به هر حال این روزها بعد از شنیدن الفاظ نامناسب و بعضا دون شأن نسبت به منتقدان، آن هم از زبان آقای رئیسجمهور دولت یازدهم، دیگر نسبت به مواضع حاشیهساز اطرافیان آقای روحانی در خصوص مسائل داخلی عادت کرده بودیم اما سخنان جدید مشاور آقای روحانی در خصوص سیطره ایران بر عراق، دردسر جدیدی برای کشور ماست که دولت یازدهم باید هزینه آن را بپردازد.
علی یونسی، دستیار ویژه رئیسجمهور ایران در «امور اقوام و اقلیتهای مذهبی»، روز یکشنبه در مراسمی با عنوان «همایش بزرگ هویت ایرانی» در مکانی ناآشنا به نام «مرکز همایشهای بینالمللی رایزن» سخنان عجیبی را به زبان آورده که در همین فاصله کم برای جمهوری اسلامی ایران هزینههایی را به دنبال داشته است. این سخنان عجیب در اوج پیروزیهای جبهه مقاومت در عراق، دستمایه رسانههای معاند غربی و عربی و دولتهای همسو با آنها برای اعمال فشار بیشتر به دولت عراق و دراز شدن زبان برخی معاندان داخلی جبهه مقاومت در عراق و حتی سوریه شده است.
علی یونسی در این همایش که با موضوعی سؤالبرانگیز و توسط مرکزی ناشناخته برگزار شده، گفته است: «در حال حاضر عراق نه فقط حوزه تمدنی نفوذ ماست بلکه هویت، فرهنگ، مرکز و پایتخت ماست و این مسئله هم برای امروز است و هم گذشته. چرا که جغرافیای ایران و عراق غیر قابل تجزیه است و فرهنگ ما غیر قابل تفکیک است. پس ما یا باید با هم بجنگیم و یا یکی شویم».
یونسی هر چند این سخنان را اصلاح کرده اما روشن است که آب رفته به جوی برنمیگردد. او کسی نیست که با این امور آشنا نباشد و از تبعات جملاتی که بر زبان آورده ناآگاه باشد. یونسی سالهای زیادی وزیر مهمترین نهاد امنیتی کشور بوده و میداند که یک موضع ناپخته در بزنگاهی میتواند چه هزینههایی دربرداشته باشد. بهانهای که آقای یونسی به دست رسانههای عربی وابسته و کشورهایی مانند عربستان که در آستانه فروپاشی هستند، داده تنها با یک توجیه و مصاحبه با العالم بر طرف نمیشود خواه این موضعگیری غلط تعمدی نبوده باشد و خواه بر اساس یک نگاه غلط به منطقه به زبان آمده باشد.
شاید بهترین اقدام، برکناری وی از جایگاه دولتیاش است تا آبی باشد بر فتنهای که عدهای در منطقه مشغول به دامن زدن آن هستند. رئیسجمهور اگر تن به این اقدام ندهد لاجرم باید خود وارد میدان شود و برای خاموش کردن این فتنه منطقهای توضیحاتی ارائه کند. هر چند با همین وضعیت هم وزیر امور خارجه نمیتواند و نباید سکوت کند. این مطالبه به هیچ وجه مطالبهای سیاسی ناظر به مسائل داخلی کشورمان از آقای روحانی نیست چرا در هر حال آقای یونسی در کنار آقای روحانی خواهد بود اما برخورد آقای روحانی با مشاورش میتواند بهانه را از بهانه جویان بگیرد.
این نوع سخنان جنجالی اطرافیان، حامیان و مشاوران روحانی که مسبوق به سابقه نیز هست و در یک سال و نیم دولت یازدهم بسیار شنیده شده، تحلیلگران و خواص را به یاد مواضع اسفندیار رحیم مشایی و حاشیهسازیاش در دولت دهم میاندازد. مشایی در آن دوران هر از چندی با بیان یکی از اعتقادات دو پهلو و چند بعدی و بعضاً انحرافیاش در خصوص اسلام و انقلاب حاشیهسازی میکرد و تلاش داشت اذهان را از سمت مسائل اصلی به سوی برخی مسائل فرعی جلب کند.
طرح مکتب ایرانی، دوستی با مردم اسرائیل، اعلام پایان دوران اسلام گرایی، طرح برداشتهای صوفیگرایانه و طریقت مآبانه از اسلام، بیان نوعی از پلورالیسم و دین جهانی و عقاید التقاطی فرهنگی (مانند نشریه خاتون) گر چه به خودی خود عقاید منحرف و خطرناکی هستند اما طرح آنها از سوی مشایی در جایگاه مشاور و همراه رئیسجمهور باعث ایجاد حاشیهسازی در مسیر خدمت و حرکت رئیسجمهور میشد آن هم رئیسجمهوری چون احمدینژادی که بر اساس وعده خدمتگزاری با رأی بالا مورد اقبال مردم قرار گرفته بود.
امروز نیز در دولت یازدهم اگر نگاهی به مواضع برخی مشاییهای دولت جدید بیندازیم، شباهتهای فراوانی در عقاید اشتباه آنها با اسفندیار مشایی میبینیم. بدون تعارف یکی از مشاییهای دولت یازدهم را باید حجتالاسلام علی یونسی دانست. به برخی از مواضع حاشیهساز یونسی در این مدت دقت کنید:
«فرهنگ ایران عرفانطلب است و بیشتر روح دین و مذهب را طلب میکند تا ظواهر مناسک را اما میبینیم که گاه سینهزنی را تا پاسی از شب انجام میدهد اما زمان اندکی برای نماز اختصاص میدهد. البته من در این مقام نیستم که مناسک را رد کنم؛ من روحانی هستم و مناسکگرا، اما روح ایرانیان اینگونه است.»
وی با ابراز خرسندی از حضور خود در یک کنیسه یهودیان، خطاب به آنها گفت: «عبادت، ارتباط فرد با خداست؛ با هر زبان و بیان که باشد مهم نیست. ایرانیان قبل از اینکه مسلمان باشند، ایرانی بودهاند و اخلاق ایرانی و بردباری فرهنگی و بردباری دینی، از جمله ویژگیهای ایرانیان است که سبب شده ایران گهواره ادیان آسمانی باشد. بررسی سنگنوشتهها و تحقیقات ۱۵۰ سال اخیر ثابت کرد که آنچه در تورات درباره کورش آمده صحیح است، گفت: کورش شخصیتی بزرگ و اولین مؤسس امپراتوری جهانی است. آن زمان حکومتها محلی بودند و هیچیک جهانی نبودند. این نوع از حکومت اولین بار توسط کورش تأسیس شد.»
یونسی یکبار هم در بخشی از صحبتهای خود گفت: «پرچم سهرنگ ایران سابقه بسیار قدیمی دارد. این یک نماد ملی است. عدهای خیال میکردند نماد شیر و خورشید در میان پرچم ایران یک نماد سلطنتی است اما اینگونه نیست. شیر نماد حضرتعلی (ع) و خورشید نماد حضرت محمد (ص) است و تنها تاجش مربوط به شاه بود. اگر به من باشد، هلالاحمر را تغییر میدهم و شیر و خورشید را جایگزین آن میکنم؛ البته برای هلالاحمر هم احترام قائلم.»
این سخنان یونسی در حالی بود که امامخمینی (ره) در این زمینه میفرمایند: «بیرق ایران نباید بیرق شاهنشاهی باشد، آرمهای ایران نباید آرمهای شاهنشاهی باشد؛ باید آرمهای اسلامی باشد. از همۀ وزارتخانهها، از همۀ ادارات، باید این "شیر و خورشید" منحوس قطع بشود؛ عَلَم اسلام باید باشد. آثار طاغوت باید برود. اینها آثار طاغوت است؛ این تاج آثار طاغوت است؛ آثار اسلام باید باشد.»
آن ایام هر چند رسانه از تذکر روحانی به یونسی در خصوص این سخنان خبر دادند ولی دستیار ویژه رئیسجمهور خودش گفت که رئیسجمهور درباره نماد شیر و خورشید به وی تذکر نداده بلکه نظر مخالف خود را اعلام کرده. شاید اگر روحانی آن روز تذکر درخوری به دستیارش میداد، امروز مجبور به پرداخت هزینه سختتر نبود.
به هر حال این روزها بعد از شنیدن الفاظ نامناسب و بعضا دون شأن نسبت به منتقدان، آن هم از زبان آقای رئیسجمهور دولت یازدهم، دیگر نسبت به مواضع حاشیهساز اطرافیان آقای روحانی در خصوص مسائل داخلی عادت کرده بودیم اما سخنان جدید مشاور آقای روحانی در خصوص سیطره ایران بر عراق، دردسر جدیدی برای کشور ماست که دولت یازدهم باید هزینه آن را بپردازد.
آقای روحانی برای خاموش کردن فتنهای که در حال بپا شدن در منطقه است، با آقای یونسی برخورد علنی کنید و بهترین اقدام عزل و برکناری اوست.
نظر شما